معنی فارسی samphires

B2

نوعی گیاه آبزی که معمولاً در سواحل نمکی می‌روید و طعم متمایزی دارد.

A type of edible plant that grows in coastal saline habitats, often used as a vegetable.

noun
معنی(noun):

One of several salt-tolerant plants, some edible

example
معنی(example):

سَمپیر‌ها در مناطق ساحلی با نمک رشد می‌کنند و اغلب در سالادها خورده می‌شوند.

مثال:

Samphires grow in salty coastal areas and are often eaten in salads.

معنی(example):

ما سَمپیر‌ها را به غذای دریایی اضافه کردیم تا طعم بیشتری داشته باشد.

مثال:

We added samphires to the seafood dish for extra flavor.

معنی فارسی کلمه samphires

: معنی samphires به فارسی

نوعی گیاه آبزی که معمولاً در سواحل نمکی می‌روید و طعم متمایزی دارد.