معنی فارسی smart
B1 /smɑɹt/باهوش و زیرک به معنای شناخت سریع و درست مسائل و توانایی حل آن‌ها.
Having or showing a quick-witted intelligence.
- verb
verb
معنی(verb):
To hurt or sting.
مثال:
After being hit with a pitch, the batter exclaimed "Ouch, my arm smarts!"
معنی(verb):
To cause a smart or sting in.
معنی(verb):
To feel a pungent pain of mind; to feel sharp pain or grief; be punished severely; to feel the sting of evil.
example
معنی(example):
او بسیار باهوش است و به سرعت مسائل را حل می‌کند.
مثال:
She is very smart and solves problems quickly.
معنی(example):
یک تصمیم هوشمندانه می‌تواند به موفقیت‌های بزرگ منجر شود.
مثال:
A smart decision can lead to great success.
معنی فارسی کلمه smart
:
باهوش و زیرک به معنای شناخت سریع و درست مسائل و توانایی حل آن‌ها.
