معنی فارسی spirillum
B2اسپیریلوم، باکتری مارپیچی که معمولاً در آب‌های آلوده یافت می‌شود.
A genus of spiral-shaped bacteria that occurs in aquatic environments.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of various aerobic bacteria of the genus Spirillum, having an elongated spiral form and bearing a tuft of flagella.
معنی(noun):
Any of various other spiral-shaped microorganisms.
example
معنی(example):
اسپیریلوم نوعی باکتری است که شکل مارپیچ دارد.
مثال:
Spirillum is a type of bacteria that has a spiral shape.
معنی(example):
دانشمندان اسپیریلوم را برای درک بیماری‌های منتقله از آب مطالعه می‌کنند.
مثال:
Scientists study spirillum to understand waterborne diseases.
معنی فارسی کلمه spirillum
:
اسپیریلوم، باکتری مارپیچی که معمولاً در آب‌های آلوده یافت می‌شود.
