معنی فارسی sproil

B1

سproil به معنای چرخیدن یا بازی کردن بی‌قرار در محیطی است.

To whirl or spin around in a playful manner.

example
معنی(example):

کودکان دوست دارند در باغ بچرخند.

مثال:

The children love to sproil around the garden.

معنی(example):

بچرخیدن در برگ‌ها در پاییز فوق‌العاده بود.

مثال:

It was fun to sproil in the leaves during autumn.

معنی فارسی کلمه sproil

: معنی sproil به فارسی

سproil به معنای چرخیدن یا بازی کردن بی‌قرار در محیطی است.