معنی فارسی subphratry
B2زیرگروه، تقسیم کوچکی از یک گروه بزرگتر که خود به عنوان یک واحد اجتماعی عمل میکند.
A smaller division within a phratry, often used in studies of social structures.
- NOUN
example
معنی(example):
یک زیرگروه، یک تقسیم کوچکتر درون یک گروه است.
مثال:
A subphratry is a smaller division within a phratrу.
معنی(example):
در انسانشناسی، درک زیرگروه برای مطالعات ساختار اجتماعی مهم است.
مثال:
In anthropology, understanding subphratry is important for social structure studies.
معنی فارسی کلمه subphratry
:
زیرگروه، تقسیم کوچکی از یک گروه بزرگتر که خود به عنوان یک واحد اجتماعی عمل میکند.