معنی فارسی subsign
B1زیرعلامت، علامتی که زیر یک علامت اصلی قرار دارد و اطلاعات اضافی یا جزئیات بیشتری را ارائه میدهد.
A sign that is subordinate to a main sign, providing additional information or details.
- NOUN
example
معنی(example):
یک زیرعلامت میتواند یک زیرگروه خاص از یک دسته بزرگتر را نشان دهد.
مثال:
A subsign can indicate a specific subsection of a larger category.
معنی(example):
در اسناد، یک زیرعلامت به روشن کردن علائم اصلی کمک میکند.
مثال:
In documents, a subsign helps clarify the main signs.
معنی فارسی کلمه subsign
:
زیرعلامت، علامتی که زیر یک علامت اصلی قرار دارد و اطلاعات اضافی یا جزئیات بیشتری را ارائه میدهد.