معنی فارسی syntactician
C2زبانشناس ساختاری، فردی که به مطالعه نحو جملات و نحوی که کلمات در کنار هم قرار میگیرند تا جملات معنادار بسازند میپردازد.
A linguist who specializes in the study of syntax.
- NOUN
example
معنی(example):
یک زبانشناس ساختار جملات را مطالعه میکند.
مثال:
A syntactician studies the structure of sentences.
معنی(example):
در زبانشناسی، یک زبانشناس ساختاری تحلیل میکند که چگونه کلمات برای تشکیل عبارات ترکیب میشوند.
مثال:
In linguistics, a syntactician analyzes how words combine to form phrases.
معنی فارسی کلمه syntactician
:
زبانشناس ساختاری، فردی که به مطالعه نحو جملات و نحوی که کلمات در کنار هم قرار میگیرند تا جملات معنادار بسازند میپردازد.