معنی فارسی temporaty

B1

موقتی به معنای چیزی است که برای مدت کوتاهی وجود دارد و پس از آن به پایان می‌رسد یا تغییر می‌کند.

Lasting for only a limited period; not permanent.

example
معنی(example):

من یک تعمیر موقتی برای صندلی شکسته انجام دادم.

مثال:

I made a temporary fix to the broken chair.

معنی(example):

این فقط یک ترتیب موقتی است تا زمانی که ما یک راه حل دائمی پیدا کنیم.

مثال:

This is just a temporary arrangement until we find a permanent solution.

معنی فارسی کلمه temporaty

: معنی temporaty به فارسی

موقتی به معنای چیزی است که برای مدت کوتاهی وجود دارد و پس از آن به پایان می‌رسد یا تغییر می‌کند.