معنی فارسی the bush
A1بته، گیاهی چوبی و چندساله با شاخههای کوچک و برگهای زیاد که معمولاً کوتاهتر از درختان است.
A large plant with many thin branches and leaves, smaller than a tree.
- NOUN
example
معنی(example):
کودکان در بوتهای که پشت خانهشان بود بازی کردند.
مثال:
The children played in the bush behind their house.
معنی(example):
یک بوته میتواند سرپناهی برای حیوانات کوچک فراهم کند.
مثال:
A bush can provide shelter for small animals.
معنی فارسی کلمه the bush
:
بته، گیاهی چوبی و چندساله با شاخههای کوچک و برگهای زیاد که معمولاً کوتاهتر از درختان است.