معنی فارسی thornhead
B1سری که دارای خار است، معمولاً به شکل مجسمه یا طراحی میباشد.
A head or part that has thorns or spikes, often in artistic representations.
- NOUN
example
معنی(example):
مجسمه سرخاردار تاثیرگذار بود.
مثال:
The thornhead sculpture was impressive.
معنی(example):
او طراحی سرخاردار روی در را تحسین کرد.
مثال:
He admired the thornhead design on the gate.
معنی فارسی کلمه thornhead
:
سری که دارای خار است، معمولاً به شکل مجسمه یا طراحی میباشد.