معنی فارسی thralldom
B2وضعیتی از بندگی یا تحت فرمان بودن دیگران.
A condition or movement involving servitude or bondage.
- NOUN
example
معنی(example):
اسارت نشانهای از سیستمی است که در آن مردم به بردگی گرفته میشوند.
مثال:
Thralldom indicates a system where people are enslaved.
معنی(example):
مفهوم اسارت در طول قرنها تغییر کرده است.
مثال:
The concept of thralldom has changed over the centuries.
معنی فارسی کلمه thralldom
:
وضعیتی از بندگی یا تحت فرمان بودن دیگران.