معنی فارسی threating

B2

عمل تهدید کردن؛ اعمالی که احساس خطر را القا می‌کند.

The act of threatening.

example
معنی(example):

گزارش خبری از نظر ماهیت تهدیدآمیز بود.

مثال:

The news report was threating in nature.

معنی(example):

او تهدید کرد که اگر اوضاع تغییر نکند، استعفا خواهد داد.

مثال:

He was threating to quit if things didn't change.

معنی فارسی کلمه threating

: معنی threating به فارسی

عمل تهدید کردن؛ اعمالی که احساس خطر را القا می‌کند.