معنی فارسی tiny
A2 /ˈtaɪni/کوچک، به چیزی که اندازه بسیار کمی دارد یا خیلی کوچک است اشاره دارد.
Very small in size or amount.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A small child; an infant.
معنی(noun):
Anything very small.
adjective
معنی(adjective):
Very small.
example
معنی(example):
گربههای کوچکی وجود دارند که آنقدر کوچک هستند که در دستم جا میشوند.
مثال:
The kitten is so tiny that it fits in my hand.
معنی(example):
او یک آپارتمان کوچک در شهر دارد.
مثال:
She has a tiny apartment in the city.
معنی فارسی کلمه tiny
:
کوچک، به چیزی که اندازه بسیار کمی دارد یا خیلی کوچک است اشاره دارد.