معنی فارسی turn up one's toes

B2

عبارتی برای اشاره به مرگ، معمولاً به شیوه‌ای غیررسمی و شوخی.

An idiom meaning to die, often used in a humorous context.

verb
معنی(verb):

To die.

example
معنی(example):

وقتی او مرد، پاهایش را به سمت بالا برد و یادگاری‌هایش را برای ما گذاشت.

مثال:

When he died, he turned up his toes and left us with all his memories.

معنی(example):

این یک عبارت است که به معنی مردن است و معمولاً به صورت شوخی به کار می‌رود.

مثال:

It's a phrase that means to die, often used in a light-hearted manner.

معنی فارسی کلمه turn up one's toes

:

عبارتی برای اشاره به مرگ، معمولاً به شیوه‌ای غیررسمی و شوخی.