معنی فارسی typically
B1 /ˈtɪp.ɪ.kl.i/به طور معمول، به معنای انجام چیزی به شیوهای که به طور معمول انتظار میرود.
In a way that is characteristic of a particular person or thing.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In a typical or common manner.
معنی(adverb):
In an expected or customary manner.
example
معنی(example):
معمولاً کودکان تا سن دو سالگی صحبت کردن را یاد میگیرند.
مثال:
Typically, children learn to speak by the age of two.
معنی(example):
فروشگاه معمولاً هر روز ساعت 9 صبح باز میشود.
مثال:
The store typically opens at 9 AM every day.
معنی فارسی کلمه typically
:
به طور معمول، به معنای انجام چیزی به شیوهای که به طور معمول انتظار میرود.