معنی فارسی unexpected
B1 /ʌnɪkˈspɛktɪd/غیرمنتظره، به معنای چیزی که پیش بینی نمیشود و ناگهانی رخ میدهد.
Not expected; surprising.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not expected, anticipated or foreseen.
example
معنی(example):
باران غیرمنتظره ما را در طول پیک نیک غافلگیر کرد.
مثال:
The unexpected rain caught us by surprise during the picnic.
معنی(example):
او خبر غیرمنتظرهای درباره ارتقاء شغلیاش دریافت کرد.
مثال:
She received unexpected news about her promotion.
معنی فارسی کلمه unexpected
:
غیرمنتظره، به معنای چیزی که پیش بینی نمیشود و ناگهانی رخ میدهد.