معنی فارسی viff'ing
B1عمل تماشای فیلمها در جشنواره فیلم Viff، با تأکید بر سینمای مستقل و جاهای جدید.
The act of exploring and attending various screenings at the Vancouver International Film Festival.
- VERB
example
معنی(example):
گشتن در شهر برای viff'ing میتواند به کشف فیلمهای مستقل جدید کمک کند.
مثال:
Viff'ing around the city can help discover new indie films.
معنی(example):
در طول جشنواره، من از viff'ing برای تماشای فیلمهای منحصر به فرد لذت میبرم.
مثال:
I enjoy viff'ing during the festival to watch unique movies.
معنی فارسی کلمه viff'ing
:عمل تماشای فیلمها در جشنواره فیلم Viff، با تأکید بر سینمای مستقل و جاهای جدید.