معنی فارسی well-favoured

B2

به معنای زیبا یا خوش‌چهره است و معمولاً برای توصیف افرادی با ویژگی‌های ظاهری جذاب به کار می‌رود.

Having a pleasing appearance; attractive.

adjective
معنی(adjective):

Handsome; pleasing to the eye

example
معنی(example):

او به دلیل ظاهر خوبش به عنوان شخصی با چهره زیبا شناخته می‌شود.

مثال:

He is considered well-favoured due to his good looks.

معنی(example):

در این داستان، شاهزاده با چهره زیبا توجه همه را جلب کرد.

مثال:

In the story, the well-favoured prince captured everyone's attention.

معنی فارسی کلمه well-favoured

: معنی well-favoured به فارسی

به معنای زیبا یا خوش‌چهره است و معمولاً برای توصیف افرادی با ویژگی‌های ظاهری جذاب به کار می‌رود.