معنی فارسی wises

B1

زمانی که کسی یک گفتگو یا بحث را با دانش و آگاهی تازه می‌کند.

To make someone wiser or provide insight during a discussion.

noun
معنی(noun):

Way, manner, method.

example
معنی(example):

نظرات او معمولاً بحث را آگاه می‌سازد.

مثال:

His opinions often wises the discussion.

معنی(example):

او با نظرات عمیق خود دوستانش را آگاه می‌سازد.

مثال:

She wises her friends with insightful comments.

معنی فارسی کلمه wises

: معنی wises به فارسی

زمانی که کسی یک گفتگو یا بحث را با دانش و آگاهی تازه می‌کند.