معنی فارسی yuch

B1

یوخ، تعبیری است که برای بیان ناراحتی یا مضمونی ناخوشایند استفاده می‌شود.

An expression used to convey disgust or dislike, often in response to something unpleasant.

example
معنی(example):

یوخ، آن بو بسیار بد است.

مثال:

Yuch, that smell is awful.

معنی(example):

غذا خیلی بد بود، نتوانستم آن را بخورم.

مثال:

The food was yuch, I couldn't eat it.

معنی فارسی کلمه yuch

:

یوخ، تعبیری است که برای بیان ناراحتی یا مضمونی ناخوشایند استفاده می‌شود.