معنی فارسی nutritional

B1

مرتبط با تغذیه و ویتامین‌ها و مواد مغذی مورد نیاز برای سلامتی.

Relating to the process of providing or obtaining the food necessary for health and growth.

adjective
معنی(adjective):

Of, pertaining to, or providing nutrition.

example
معنی(example):

خوردن یک رژیم متعادل برای سلامت تغذیه‌ای ضروری است.

مثال:

Eating a balanced diet is essential for nutritional health.

معنی(example):

برچسب‌های تغذیه‌ای به مصرف‌کنندگان کمک می‌کند تا انتخاب‌های آگاهانه‌تری داشته باشند.

مثال:

Nutritional labels help consumers make informed choices.

معنی فارسی کلمه nutritional

: معنی nutritional به فارسی

مرتبط با تغذیه و ویتامین‌ها و مواد مغذی مورد نیاز برای سلامتی.