معنی فارسی bureaucratic

B2

بوروکراتیک به سیستمی اشاره دارد که به شدت تابع قوانین و رویه‌ها است و ممکن است در برابر تغییرات مقاوم باشد.

Relating to the business of running an organization, or government.

adjective
معنی(adjective):

Of or pertaining to bureaucracy or the actions of bureaucrats.

مثال:

the European Union is legalistic, bureaucratic and runs by precedent.

example
معنی(example):

فرایند بوروکراتیک می‌تواند تصمیم‌گیری را کند کند.

مثال:

The bureaucratic process can slow down decision-making.

معنی(example):

برخی از سیستم‌های بوروکراتیک ممکن است انعطاف‌پذیری نداشته باشند.

مثال:

Some bureaucratic systems may lack flexibility.

معنی فارسی کلمه bureaucratic

: معنی bureaucratic به فارسی

بوروکراتیک به سیستمی اشاره دارد که به شدت تابع قوانین و رویه‌ها است و ممکن است در برابر تغییرات مقاوم باشد.