معنی فارسی shuffleboard
B1شفلبرد، یک بازی تفریحی که در آن بازیکنان میکوشند تا تختههای کوچک را بر روی یک سطح صاف شلیک کنند تا به نمره بالا برسند.
A game in which players slide pucks down a narrow court to score points by landing them in specific areas.
- noun
noun
معنی(noun):
A game that involves sliding a puck or coin towards a target.
معنی(noun):
The long, narrow board on which this game is played.
example
معنی(example):
ما در ساحل شفلبرد بازی کردیم.
مثال:
We played shuffleboard at the beach.
معنی(example):
شفلبرد یک بازی سرگرمکننده برای همه سنین است.
مثال:
Shuffleboard is a fun game for all ages.
معنی فارسی کلمه shuffleboard
:
شفلبرد، یک بازی تفریحی که در آن بازیکنان میکوشند تا تختههای کوچک را بر روی یک سطح صاف شلیک کنند تا به نمره بالا برسند.