معنی فارسی meetup
B1ملاقاتی غیررسمی برای افرادی با علاقه‌های مشترک.
An informal gathering of people with shared interests, often organized through online platforms.
- noun
noun
معنی(noun):
An arranged informal meeting.
مثال:
We had our meetup in the local library, because of its central location.
example
معنی(example):
من این آخر هفته به یک ملاقات فناوری می‌روم.
مثال:
I am going to a tech meetup this weekend.
معنی(example):
جامعه محلی یک ملاقات هفتگی برای دوستداران کتاب برگزار می‌کند.
مثال:
The local community organizes a weekly meetup for book lovers.
معنی فارسی کلمه meetup
:
ملاقاتی غیررسمی برای افرادی با علاقه‌های مشترک.
