معنی فارسی meet the case
B2به معنی تطابق داشتن با یک وضعیت یا شرایط معین است.
To correspond or fit the circumstances or requirements of a situation.
- IDIOM
example
معنی(example):
شواهد ارائه شده در دادگاه مورد را تأمین نکرد.
مثال:
The evidence presented in court did not meet the case.
معنی(example):
ما باید مشخص کنیم آیا حقایق مورد ادعا را تأمین میکند.
مثال:
We must determine if the facts meet the case for the claim.
معنی فارسی کلمه meet the case
:
به معنی تطابق داشتن با یک وضعیت یا شرایط معین است.