معنی فارسی 'arf

B1

صدای کوتاه و بلندی که به‌وسیلهٔ میمونی مانند سگ یا دیگر حیوانات پدید می‌آید.

A short, sharp, or loud sound made by a dog or similar animal.

noun
معنی(noun):

(representing nonstandard or dialect pronunciation, especially Cockney) Half.

example
معنی(example):

او وقتی سگ را دید، صدای بلندی از نوع ' arf ' درآورد.

مثال:

He let out a loud 'arf' when he saw the dog.

معنی(example):

سگ برای جلب توجه ما یک ' arf ' بازیگوشانه داد.

مثال:

The dog gave a playful 'arf' to get our attention.

معنی فارسی کلمه 'arf

:

صدای کوتاه و بلندی که به‌وسیلهٔ میمونی مانند سگ یا دیگر حیوانات پدید می‌آید.