معنی فارسی 'slight
A2اندک، کم، به معنای چیزی با شدت و اهمیت کم.
Small in degree; not considerable or serious.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یک تغییر جزئی در برنامه میتواند نتایج را بهبود بخشد.
مثال:
A slight change in the plan could improve results.
معنی(example):
او نسیمی ملایم بر روی صورتش احساس کرد.
مثال:
He felt a slight breeze on his face.
معنی فارسی کلمه 'slight
:اندک، کم، به معنای چیزی با شدت و اهمیت کم.