معنی فارسی à outrance

B1

به نحو افراطی، به شکلی که ممکن است به عواقب منفی منجر شود.

To an excessive degree; to the point of being extreme.

adverb
معنی(adverb):

To the greatest extent, to the utmost.

example
معنی(example):

او موضع خود را تا حد افراطی دفاع کرد و هیچ نقطه‌ای را تسلیم نکرد.

مثال:

She defended her stance à outrance, unwilling to concede any point.

معنی(example):

هنرمند به شدت روی پروژه کار کرد و خود را به مرز توانایی رساند.

مثال:

The artist worked on the project à outrance, pushing herself to the limit.

معنی فارسی کلمه à outrance

: معنی à outrance به فارسی

به نحو افراطی، به شکلی که ممکن است به عواقب منفی منجر شود.