معنی فارسی études
B2قطعاتی از موسیقی که برای آموزش و بهبود تکنیک نوازندگی نوشته شده‌اند.
A musical composition designed to provide practice material for perfecting a particular skill.
- noun
noun
معنی(noun):
A short piece of music, designed to give a performer practice in a particular area or skill.
example
معنی(example):
Études هایی که توسط پیانیست ساخته شده‌اند، چالشی برای بسیاری از نوازندگان هستند.
مثال:
The études composed by the pianist are a challenge for many performers.
معنی(example):
او ساعت‌ها را صرف تمرین études برای امتحان موسیقی‌اش کرد.
مثال:
He spent hours practicing the études for his music exam.
معنی فارسی کلمه études
:
قطعاتی از موسیقی که برای آموزش و بهبود تکنیک نوازندگی نوشته شده‌اند.
