معنی فارسی μf
B2مخفف میکروفاراد که واحد اندازهگیری برای ظرفیت الکتریکی است.
Abbreviation for microfarads, a unit used to measure capacitance.
- NOUN
example
معنی(example):
خازن برای این مدار با مقدار ۵ میکروفاراد مشخص شده است.
مثال:
The capacitor is rated at 5 μf for this circuit.
معنی(example):
در مدارها، μf نشاندهنده مقدار ظرفیت قطعات است.
مثال:
In circuits, μf indicates the capacitance value of components.
معنی فارسی کلمه μf
:
مخفف میکروفاراد که واحد اندازهگیری برای ظرفیت الکتریکی است.