معنی فارسی تال
B1تاپ، نقطهای برای گفتگو یا اشاره به مکانی خاص؛ این واژه به دور از مفاهیم دیگر استفاده میشود.
A location or point used for discussion or reference; this term is used distinct from other concepts.
- OTHER
example
معنی(example):
این یک بحث ساده درباره یک مکان است.
مثال:
This is a simple discussion about a location.
معنی(example):
مفهوم 'بلند' معمولاً با ارتفاع مرتبط است.
مثال:
The concept of 'tall' is often associated with height.
معنی فارسی کلمه تال
:
تاپ، نقطهای برای گفتگو یا اشاره به مکانی خاص؛ این واژه به دور از مفاهیم دیگر استفاده میشود.