معنی فارسی تنهادَرچنگل

B1

احساس تنهایی و نداشتن کسی برای حمایت و هم‌صحبتی، به ویژه زمانی که در مکانی دورافتاده یا غیرآشنا هستید.

The state of feeling lonely and unsupported, especially when in a secluded or unfamiliar place.

example
معنی(example):

احساس تنهایی در جنگل ممکن است طاقت‌فرسا باشد.

مثال:

The feeling of being alone in the woods can be overwhelming.

معنی(example):

او خود را در جنگل انبوه گم کرده و تنها پیدا کرد.

مثال:

She found herself lost and alone in the dense forest.

معنی فارسی کلمه تنهادَرچنگل

: معنی تنهادَرچنگل به فارسی

احساس تنهایی و نداشتن کسی برای حمایت و هم‌صحبتی، به ویژه زمانی که در مکانی دورافتاده یا غیرآشنا هستید.