معنی فارسی معنی-کلمه-roof

B1

سقف، بخشی از ساختمان است که بالای آن قرار دارد و به عنوان محافظی برای داخل ساختمان در برابر عوامل جوی عمل می‌کند.

The upper covering of a building, providing protection against weather elements.

example
معنی(example):

سقف ما را از باران و برف محافظت می‌کند.

مثال:

The roof protects us from rain and snow.

معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند سقف جدیدی برای خانه بسازند.

مثال:

They decided to build a new roof for the house.

معنی فارسی کلمه معنی-کلمه-roof

: معنی معنی-کلمه-roof به فارسی

سقف، بخشی از ساختمان است که بالای آن قرار دارد و به عنوان محافظی برای داخل ساختمان در برابر عوامل جوی عمل می‌کند.