معنی فارسی synonymised

B1

سینونیم‌سازی شده، به حالتی اشاره دارد که یک واژه با واژه دیگر با معنی مشابه جایگزین شده است.

Transformed into a synonym; to have been provided with a synonym.

example
معنی(example):

کلمه 'سریع' با 'تیز' سینونیم‌سازی شد.

مثال:

The word 'fast' was synonymised with 'quick'.

معنی(example):

متن برای جلوگیری از تکرار سینونیم‌سازی شد.

مثال:

The text was synonymised to avoid repetition.

معنی فارسی کلمه synonymised

: معنی synonymised به فارسی

سینونیم‌سازی شده، به حالتی اشاره دارد که یک واژه با واژه دیگر با معنی مشابه جایگزین شده است.