معنی فارسی -based
B1مخلوطی یا نشانهای از بنیادی که مورد استفاده قرار میگیرد.
Indicating that something originates from or is made from a specific substance or concept.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
-محصولات بسیار مورد پسند مصرفکنندگان هستند.
مثال:
-based products are often preferred by consumers.
معنی(example):
رژیمهای غذایی بر پایه گیاهی بهطور فزایندهای محبوب میشوند.
مثال:
Plant-based diets are getting more popular.
معنی فارسی کلمه -based
:
مخلوطی یا نشانهای از بنیادی که مورد استفاده قرار میگیرد.