معنی فارسی -beater

B1

شخصی یا چیزی که با شدت خاصی به فعالیتی ادامه می‌دهد.

A person or thing that strikes repeatedly.

example
معنی(example):

او در گروه ما به عنوان یک ضربان قلبی شناخته می‌شود.

مثال:

He is known as a heart-beater in our group.

معنی(example):

ضربان قلبی برای برنده شدن در مسابقه سخت کار کرد.

مثال:

The beater worked hard to win the match.

معنی فارسی کلمه -beater

: معنی -beater به فارسی

شخصی یا چیزی که با شدت خاصی به فعالیتی ادامه می‌دهد.