معنی فارسی -driven
B2-محرک، اشاره به انگیزه یا نیروی محرکهای که به سمت هدفی هدایت میکند.
Indicating something motivated or operated by a specific force or objective.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به شغل خود بسیار علاقهمند است و سخت کار میکند.
مثال:
She is career-driven and works very hard.
معنی(example):
این پروژه مبتنی بر دادهها است و به نتایج تحقیقات وابسته است.
مثال:
The project is data-driven, relying on research results.
معنی فارسی کلمه -driven
:
-محرک، اشاره به انگیزه یا نیروی محرکهای که به سمت هدفی هدایت میکند.