معنی فارسی -facient

B1

فاسیون به معنای ایجاد یا تولید چیزی است، به‌ویژه در زمینه دارویی یا زیست‌شناسی.

Having the ability to make or produce, especially in a biological or pharmacological context.

example
معنی(example):

دارویی که فاسیون است می‌تواند بر روی بدن اثر مورد نظر را ایجاد کند.

مثال:

A drug that is facient can create a desired effect on the body.

معنی(example):

فعالیت‌های فاسیون در زیست‌شناسی می‌تواند فرآیندهای توسعه‌ای را بهبود بخشد.

مثال:

Facient activities in biology can enhance developmental processes.

معنی فارسی کلمه -facient

: معنی -facient به فارسی

فاسیون به معنای ایجاد یا تولید چیزی است، به‌ویژه در زمینه دارویی یا زیست‌شناسی.