معنی فارسی -filler
B1پرکننده، عبارتی یا کلمهای که برای پر کردن فضا یا افزایش طول نوشته به کار میرود، بدون اینکه مطلب جدیدی اضافه کند.
A word or phrase used to fill space in a conversation or text without adding substantial meaning.
- NOUN
example
معنی(example):
برخی از دانشآموزان در پروژههای گروهی به عنوان پرکننده دیده میشوند.
مثال:
Some students are often seen as filler in group projects.
معنی(example):
پرکننده در مقاله هیچ ارزش واقعی اضافه نکرد.
مثال:
The filler in the essay didn’t add any real value.
معنی فارسی کلمه -filler
:
پرکننده، عبارتی یا کلمهای که برای پر کردن فضا یا افزایش طول نوشته به کار میرود، بدون اینکه مطلب جدیدی اضافه کند.