معنی فارسی -fitting
B1-فیت به معنای نامتعادل یا ناهمخوانی در سیستمهای مختلف نیز استفاده میشود.
An indication of a part that is not fitting well within a system.
- OTHER
example
معنی(example):
پیمانکار مجبور شد قطعه -تست را برای ماشین دوباره سفارش دهد.
مثال:
The contractor had to reorder the -fitting part for the machine.
معنی(example):
یک -فیت شکسته میتواند باعث شکست کل سیستم شود.
مثال:
A broken -fitting can cause the entire system to fail.
معنی فارسی کلمه -fitting
:
-فیت به معنای نامتعادل یا ناهمخوانی در سیستمهای مختلف نیز استفاده میشود.