معنی فارسی -flop
B1شکست، نادیده گرفته شدن یا موفق نشدن در انجام کاری.
A total failure, especially in relation to a film or performance.
- NOUN
example
معنی(example):
این فیلم در گیشه شکست خورد.
مثال:
The movie was a flop at the box office.
معنی(example):
برنامههای او کاملاً شکست خورد.
مثال:
His plans turned out to be a complete flop.
معنی فارسی کلمه -flop
:
شکست، نادیده گرفته شدن یا موفق نشدن در انجام کاری.