معنی فارسی -gynous
B1به معنای مؤنث، مرتبط با جنس ماده.
Pertaining to female characteristics or structures.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این گیاه به دلیل گلهای مؤنثش به عنوان گیاه دوپایه شناخته میشود.
مثال:
The plant is classified as gynous due to its female flowers.
معنی(example):
بسیاری از گونهها دوپایه هستند، به این معنی که ساختارهای تولید مثل مؤنث ایجاد میکنند.
مثال:
Many species are gynous, meaning they produce female reproductive structures.
معنی فارسی کلمه -gynous
:
به معنای مؤنث، مرتبط با جنس ماده.