معنی فارسی -handed
B1اصطلاحی که به سمت دست غالب یک شخص اشاره دارد، که میتواند چپ یا راست باشد.
A suffix indicating the dominant hand of a person, either left or right.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او چپدست است، به این معنی که ترجیح میدهد از دست چپش استفاده کند.
مثال:
He is left-handed, which means he prefers using his left hand.
معنی(example):
چپدست بودن در بین بیشتر مردم معمول است.
مثال:
Being right-handed is common among most people.
معنی فارسی کلمه -handed
:
اصطلاحی که به سمت دست غالب یک شخص اشاره دارد، که میتواند چپ یا راست باشد.