معنی فارسی -head

B1

یک پیشوند که به معنا یا اشاره به رهبری در یک زمینه خاص استفاده می‌شود.

A suffix used to indicate a person who has a specific role or expertise.

example
معنی(example):

احساس می‌کند که همیشه در ذهنش گیر کرده است.

مثال:

He feels like he is always getting stuck in his head.

معنی(example):

پسوند '-head' می‌تواند به کلمات اضافه شود تا به فردی که رهبری می‌کند اشاره کند.

مثال:

The '-head' suffix can be added to words to indicate someone who leads.

معنی فارسی کلمه -head

: معنی -head به فارسی

یک پیشوند که به معنا یا اشاره به رهبری در یک زمینه خاص استفاده می‌شود.