معنی فارسی -ing

B1

پسوندی که به فعلها اضافه می‌شود تا نشان دهد عملی در حال وقوع است.

A suffix used to form present participles or gerunds from verbs, indicating ongoing action.

example
معنی(example):

او از نقاشی کردن در وقت آزادش لذت می‌برد.

مثال:

She enjoys painting in her free time.

معنی(example):

دویدن راهی عالی برای حفظ سلامت است.

مثال:

Running is a great way to stay healthy.

معنی فارسی کلمه -ing

: معنی -ing به فارسی

پسوندی که به فعلها اضافه می‌شود تا نشان دهد عملی در حال وقوع است.