معنی فارسی -itis
B1بیماری یا التهاب که با پسوند '-itis' نشان داده میشود.
A disease or inflammation indicated by the suffix '-itis'.
- NOUN
example
معنی(example):
او دچار آرتریت تشخیص داده شد.
مثال:
He was diagnosed with arthritis.
معنی(example):
سینوزیت میتواند باعث سردرد و درد صورت شود.
مثال:
Sinusitis can cause headaches and facial pain.
معنی فارسی کلمه -itis
:
بیماری یا التهاب که با پسوند '-itis' نشان داده میشود.