معنی فارسی -ity
B1وجود یا حالت بودن در یک ویژگی خاص، مانند خلاقیت، توانایی یا شخصیت.
The state or quality of being a specific characteristic, such as creativity, ability, or personality.
- NOUN
example
معنی(example):
دانشگاه سطح بالایی از خلاقیت دارد.
مثال:
The university has a high level of creativity.
معنی(example):
توانایی او در حل مشکلات قابل توجه است.
مثال:
His ability to solve problems is impressive.
معنی فارسی کلمه -ity
:
وجود یا حالت بودن در یک ویژگی خاص، مانند خلاقیت، توانایی یا شخصیت.