معنی فارسی -ling
B1پسوندی که به معنای کوچک یا جوان بودن در نامگذاری برخی از موجودات زنده استفاده میشود.
A suffix used to denote something small or young.
- OTHER
example
معنی(example):
پسوند 'لینگ' در کلمه 'اردکلینگ' به معنای یک اردک جوان است.
مثال:
The 'ling' in the word 'duckling' suggests a young duck.
معنی(example):
اصطلاح 'نهال' به یک گیاه جوان اشاره دارد.
مثال:
The term 'seedling' refers to a young plant.
معنی فارسی کلمه -ling
:
پسوندی که به معنای کوچک یا جوان بودن در نامگذاری برخی از موجودات زنده استفاده میشود.