معنی فارسی -ometer
A2نشاندهنده، ابزاری برای اندازهگیری و نمایش یک خاصیت مانند دما، سرعت یا فشار است.
An instrument for measuring and often indicating a quantity.
- NOUN
example
معنی(example):
من از دماسنج برای بررسی دما استفاده کردم.
مثال:
I used a thermometer to check the temperature.
معنی(example):
سرعتسنج نشان داد که ما بیش از حد سریع حرکت میکنیم.
مثال:
The speedometer showed that we were going too fast.
معنی فارسی کلمه -ometer
:
نشاندهنده، ابزاری برای اندازهگیری و نمایش یک خاصیت مانند دما، سرعت یا فشار است.