معنی فارسی -parous
B2پسوندی برای توصیف روش زایمان در جانوران.
A suffix denoting a mode of reproduction or birth in organisms.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
حیوانات زندهزا به دنیا آوردن جوانان زنده هستند.
مثال:
Viviparous animals give birth to live young.
معنی(example):
موجودات تخمگذار به جای زایمان زنده، تخم میگذارند.
مثال:
Oviparous creatures lay eggs instead of giving live birth.
معنی فارسی کلمه -parous
:
پسوندی برای توصیف روش زایمان در جانوران.